هوالحق
سلام .
چقدر دلم گرفت از غربت بقيع .........
برام دعا كن.
سلام عليكم
اسعد الله ايامكم
از لطف شما تشكر مي كنم و به قول آن بنده خدا:
اگر دير آمدم مجروح بودم.
وبلاگتان مثل قبلي ها عالي شده ...
دعا بفرماييد.
دوست گرامي از سفر به مكان عشق گفتين خيلي دلنشين بود
به اميد خدا 25 همين ماه منم ميرن ديدن عمه زينب خلاصه اگر سفري به سوريه هم داشتين بنويسين و اگر به روز شد ين اين بنده حقير رو مطلع كنين
منتظر حضور سبزتان هستم
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام خودت مي دوني حالم چطوره الان
الان كه اين مطلب رو ميخونم
الان كه دارم با تو هم ميچتم
الان كه چشاي هر دوي ما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟فقط اين رو بگم مادرم فاطمهههههههههههههه
مي دانم غربت علي و تو با هم مكمل بود و دين مي ساخت
مادرم ميدانم
هر چه بخواهي بگويي بگو
اما اين حرف رو در مقابل من نگو عجل الوفاتي
دوست گلم خواهر عزيزم
بهت گفتم بايد بوسيد اون چشايي رو كه حتي از دور بقيع رو ديده چشمايي كه به خونه خدا افتاده
من نميدونم چي بگم
جز برام دعا كن گلم دعاااااااااااااااااا
التماس دعا
دلم گرفت از اين همه غربت بقيع و گرفت دلم از مظلوميت مادرم حتي بعد از مرگ
يا حق
علي علي